نوشته شده توسط : feraghat90

پرتوی از زندگانی امام حسن مجتبی(ع)

            میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك       

   

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx    میلاد امام حسن(ع)

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

نخستین مظهر و نشانه‏ی كوثر كه بر دامان پاك فاطمه‏ی اطهر(س) پا به عرصه‏ی گیتی نهاد امام حسن(ع) بود. نشانه‏ای از تجلی مقدّس‏ترین پدیده‏ای كه از خجسته‏ترین پیوند برین انسانی، نصیب حضرت محمّد(ص)، علی مرتضی(ع) و فاطمه زهرا(س) گردید. همان لؤلؤی كه از برزخ دو اقیانوس نبوت و امامت‏ به ظهور پیوست و معجزه‏ی بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان‏».(1) را تجسم بخشید و كلام خدا در كلمه‏ی وجود چنین ظاهر شد. از نیایی الهام گیر و پدری پیشوا، وارثی برخاكیان و جلوه‏ای برافلاكیان پدید آمد با وراثتی ابراهیمی، مقصدی محمدی، منهجی علوی، زهره‏ای زهرایی كه عصای فرعون كوب موسی را در دست صلح آفرین عیسوی داشت و تندیس زنده‏ی اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگی اسلامی را در زندگی توام با مجاهده و شكیبایی تضمین كرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مكتبش از خاك گرم مدینه به همه سوی جهان جهت‏یافت و با همه‏ی مظلومیتش در برابر سیاهی و تباهی جبهه گرفت و به حقیقت اصالت‏بخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید. حضرتش در بقیع بی بقعه; در جوار جده‏ی پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیه‌السلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهما السلام آرمیده است.(2) 

تولد و كودكی

فرزند گرامی رسول الله و نخستین نوه‏ی او در مقدّس‏ترین ماه‏های سال قمری یعنی پانزدهم(3) رمضان سال سوم هجرت چشم به جهان گشود. امام مجتبی(ع) در دامان حضرت زهرا(س) بزرگ شد. او از همان دوران كودكی از نبوغ سرشاری برخوردار بود وی با حافظه‏ی نیرومندش، آیاتی را كه بر پیامبر اكرم(ص) نازل می‏شد، می‏شنید و همه را حفظ می‏كرد و وقتی به خانه می‏رفت‏برای مادرش می‏خواند و حضرت فاطمه(س) آن آیات و سخنان رسول الله(ص) را برای حضرت علی(ع) نقل می‏كرد و علی(ع) به شگفتی می‏پرسید: این آیات را چگونه شنیده است؟ و زهرای مرضیه می‏فرمود: از حسن(ع) شنیده‏ام.(4) 

به داستانی در این مورد توجه كنید:

«روزی علی(ع) پنهان از دیدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببیند فرزندش چگونه آیات را بر مادرش تلاوت می‏كند. امام حسن(ع) به خانه آمد و خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند; ولی زبانش به لكنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسید، گفت: مادر جان! گویا شخصیت‏بزرگی در این خانه است كه شكوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز می‏دارد».(5) 

درس اخلاق

از امام مجتبی(ع) خواستند كه سخنی و مطلبی درباره‏ی اخلاق نیكوی پیامبر(ص) بگوید. او فرمود: هر كس نیازی به حضور پیامبر(ص) می‏برد حاجتش رد نمی‏شد و هرچه در توان داشت‏برای رفع نیاز مردم به كار می‏برد و شنیدم پیغمبر(ص) فرمود: هر كس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد می‏كند.(6) 

امام حسن(ع) از منظر رسول الله(ص)

حضرت ختمی مرتبت(ص) فضایل و امتیازات فرزندش امام حسن مجتبی(ع)را بین مسلمانان تبلیغ می‏كرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقه‏ی حقیقی كه به وی داشت همه‏جا سخن می‏گفت. آن چه از زبان پیامبر(ص) در مورد حضرت مجتبی(ع) بیان شده است چنین است: «هر كس می‏خواهد آقای جوانان بهشت را ببیند به حسن(ع) نگاه كند».(7) «حسن گل خوشبویی است كه من از دنیا برگرفته‏ام‏».(8) روزی پیامبر اكرم(ص) به منبر رفت و امام حسن(ع) را در كنارش نشانید و نگاهی به مردم كرد و نظری به امام حسن(ع) انداخت و فرمود: «این فرزند من است و خداوند اراده كرده كه به بركت و جود او بین مسلمانان صلح را برقرار سازد».(9) یكی از یاران رسول الله(ص) می‏گوید: پیغمبر(ص) را دیدم كه امام حسن(ع) را بر دوش می‏كشید و می‏فرمود: «خدایا من حسن را دوست دارم، تو هم دوستش بدار».(10) روزی پیامبر معظم اسلام(ص) امام حسین(ع) را بر دوش گرفته بود، مردی گفت: ای پسر بر مركب خوبی سوار شده‏ای. پیامبر فرمود: «او هم سوار خوبی است‏».(11) شبی پیغمبر خدا(ص) نماز عشأ می‏خواند و سجده‏ای طولانی به جا آورد. پس از پایان نماز، دلیل را از حضرتش پرسیدند، فرمود: پسرم حسن، بر پشتم نشسته بود و ناراحت‏بودم كه پیاده‏اش كنم.(12) انس بن مالك نقل می‏كند كه: رسول الله(ص) درباره‏ی امام حسن(ع) به من فرمود: ای انس! حسن فرزند و میوه‏ی دل من است، اگر كسی او را اذیت كند، مرا اذیت كرده و هر كس مرا بیازارد، خدا را اذیت كرده است.(13) زینب دختر ابو رافع می‏گوید: حضرت زهرا(س) در هنگام بیماری رسول الله(ص) هر دو فرزندش را نزد پیامبر(ص) آورد و فرمود: اینان فرزندان شما هستند. اكنون ارثی به آنان بدهید. حضرت فرمود: «شرف و مجد و سیادتم را به حسن(ع) دادم و شجاعت وجود خویش را به حسین(ع) بخشیدم‏».(14) 

اسوه‏ی بزرگواری

امام حسن(ع) در طول زندگی پر بركتش همواره در راه هدایت و ارشاد مردم گام بر می‏داشت و شیوه‏ی برخوردش با عموم مردم - حتی دشمنان - چنان جالب و زیبا بود كه همه را به خود جذب می‏كرد. مورخین نوشته‏اند: «روزی امام مجتبی(ع) سواره از راهی می‏گذشت. مردی شامی بر سر راه آن حضرت آمد و ناسزا گفت. وقتی كه فحش‏هایش تمام شد، امام(ع) رو به او كرده و سلامش كرد! آنگاه خندید و گفت: ای مرد! فكر می‏كنم در این جا غریب هستی... اگر از ما چیزی بخواهی، به تو عطا خواهیم كرد. اگر گرسنه‏ای سیرت می‏كنیم، اگر برهنه‏ای می‏پوشانیمت، اگر نیازی داری، بی‏نیازت می‏كنیم، اگر از جایی رانده شده‏ای پناهت می‏دهیم، اگر حاجتی خواسته باشی برآورده می‏كنیم، هم‏اینك بیا و مهمان ما باش. تا وقتی كه این‏جا هستی مهمان مایی... مرد شامی كه این همه دل‏جویی و محبت را از امام مشاهده كرد به گریه افتاد و گفت: «شهادت می‏دهم كه تو خلیفه‏ی خدا روی زمین هستی و خداوند بهتر می‏داند كه مقام خلافت و رسالت را در كجا قرار دهد. من پیش از این، دشمنی تو و پدرت را به سختی در دل داشتم. اما اكنون تو را محبوب‌ترین خلق خدا می‏دانم. آن مرد، از آن پس، از دوستان و پیروان امام(ع) به شمار آمد و تا هنگامی كه در مدینه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود.(15) 

اسوه‏ی ایثارگری

یكی دیگر از صفات برجسته‏ی امام مجتبی(ع) انفاق و بخشش بی‏سابقه‏ی اوست. تاریخ نگاران نوشته‏اند: امام حسن(ع) دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج كرد و سه بار دارایی‏اش را به دو نصف كرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق كرد.(16) امام حسن(ع) ملجأ درماندگان، آرام بخش دل‏های دردمندان و امید تهیدستان بود، هیچ گاه نشد كه فقیری به حضور آن بزرگوار برسد و دست‏خالی برگردد. در همین مورد نقل كرده‏اند: مردی به حضور امام حسن(ع) آمد و اظهار فقر و حاجت كرد. امام حسن(ع) دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافه‏ی پانصد دینار به او بدهند. مرد سائل حمالی را صدا زد كه پول‏هایش را برایش ببرد. امام مجتبی(ع) پوستین خود را هم به آن مرد داد و فرمود: این را هم به جای كرایه به آن مرد بده.(17) 

امام حسن مجتبی(ع)بعد از پدر

پس از آن كه حضرت علی(ع) در محراب عبادت خون خویش را به پای درخت توحید نثار كرد امام مجتبی غمگین در سوگ اسوه‏ی صبر و بردباری، برفراز منبر رفت و بعد از حمد و سپاس خداوند در فرازی از سخنانش فرمود: ... لقد قبض فی هذه اللیلة رجل لم یسبقه الاولون بعمل و لا یدركه الاخرون بعمل...(18) «شب گذشته مردی از این جهان در گذشت كه هیچ یك از پیشینیان - در انجام وظیفه و اعمال شایسته بر او سبقت نگرفتند و از آیندگان نیز كسی را یارای پا به پایی او نیست... و سپس فرمود: علی(ع) در شبی رخت از جهان بست كه در آن شب عیسای مسیح به آسمان عروج كرد، یوشع بن نون جانشین موسای پیامبر نیز در آن شب درگذشت. پدرم در حالتی دنیا را ترك كرد كه هیچ سیم و زر و اندوخته‏ای نداشت. مگر تنها هفتصد درهم كه از هدایای مردم به جا مانده بود كه قصد داشت‏با آن خدمتكاری بگیرد. در این جا، امام گریست و مردم نیز هم صدا با حضرت مجتبی(ع) گریستند. سپس ادامه داد: من پسر بشیرم، من پسر نذیرم، من از خانواده‏ای هستم كه خداوند دوستی آنان را در كتاب خویش(قرآن) واجب كرده است آن جا كه می‏فرماید: «قل لا اسئلكم علیه اجرا الا المودة فی القربی و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا..».(19) بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم در خواست نمی‏كنم جز دوست داشتن نزدیكانم [ اهل بیتم] ; و هر كس كار نیكی انجام دهد، بر نیكی‏اش می‏افزاییم‏». بر این اساس دوستی ما - خاندان - همان حسنه و خوبی است كه خداوند بدان اشاره كرده است. سپس بر جای خود نشست. در این هنگام «عبدالله بن عباس‏» برخاست و به مردم گفت: این فرزند پیامبر شما و جانشین امام علی(ع) است، اكنون او رهبر و امام شماست. بیایید و با او بیعت نمایید! مردم گروه گروه به سوی حضرت مجتبی(ع) روی آوردند و بیعت كردند. سپس امام(ع) خطبه‏ای بیان فرمود كه در آن بر لزوم اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر تاكید شده بود و مردم را از پیروی شیطان برحذر داشت و اهمیت ایمان و عمل خیر را یادآور گردید(20). امام مجتبی(ع) در سال چهلم هجرت و در سن 37 سالگی با مردم بیعت كرد و با آن‏ها شرط كرد كه: با هر كه من صلح كنم شما هم صلح كنید، با هر كه من جنگ كنم شما هم جنگ كنید و آن‏ها قبول كردند(21). در ضمن امام(ع) نامه‏ای به معاویه نوشت و او را دعوت به بیعت كرد و متذكر شد كه اگر در امر اداره‏ی جامعه اخلال كند و جاسوس بگمارد با قاطعیت‏برخورد خواهد كرد و در مورد دستگیری و اعدام دو جاسوس وی به او هشدار داد(22). معاویه در پاسخ امام نوشت: ... من از تو سابقه بیشتری دارم، پس بهتر آن كه تو پیرو من باشی. من نیز قول می‏دهم كه خلافت مسلمانان، پس از من با تو باشد و هر چه بیت‏المال عراق است در اختیار تو خواهم گذارد...(23) و چنین بود كه معاویه از پذیرش حق امتناع ورزید و نه تنها از بیعت ‏با امام حسن(ع) خودداری كرد، بلكه عملا به طرح توطئه علیه حضرت پرداخت و با خدعه و فریب و تطمیع، افرادی را برانگیخت تا نسبت‏به قتل امام(ع) اقدام نمایند و سرانجام این امام مظلوم در بیت‏خودش به دست همسرش «جعده‏» زهر خورانده شد و به جای این كه نوشی برای مولی باشد نیشی شد كه جگر امام مجتبی(ع) را پاره كرد. امام(ع) با دسیسه معاویه مسموم گردید...(24) و پس از چهل روز در روز بیست و هشتم ماه صفر سال پنجاهم هجری به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاك سپرده شد. چونان خورشیدی در دل زمین(25). 

سیّد عباس رفیعی پور علوی علویجه

            میلاد امام حسن مجتبی(ع) مبارك          

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx    میلاد امام حسن(ع)

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

            آدرس عکس

حلول ماه مبارک رمضان،ماه بندگی خدا،ماه نزول قرآن،ماه ولادت کریم اهل بیت تبریک وتهنیت باد

          سیر و سفر     
     مناسبت های خاصّ
    دقیق و مستند بدانیم.
     حکایت های شنیدنی و ...
     شعر سروده هایی از شاعران
      دل نوشته ها و دل گویه های ادبی

    yellow rose animation     red rose animated      yellow rose animation 

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx        میلاد امام حسن(ع)

http://feraghat90.blogfa.com/post-154.aspx        امام حسن مجتبي (ع) 1

http://feraghat90.blogfa.com/post-156.aspx       امام حسن مجتبي (ع) 2

 http://feraghat90.blogfa.com/post-890.aspx          ز خون جگر باغ لاله کرد

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

ولادت, کریم اهل بیت, ولادت امام حسن مجتبی, امام مجتبی؛مظهر جود و بخشش,

میلاد امام حسن مبارك

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك

پی نوشت:

1) الرحمن، 19، 20 و 22.

2) با استفاده از مقدمه‏ی مترجم كتاب زندگانی امام حسن(ع) تالیف باقر شریف القرشی.

3) تاریخ خلفأ، ص 73، سیوطی - دائرة المعارف بستانی واژه‏ی حسن.

4) ترجمه‏ی زندگانی امام حسن، ص‏59، باقر شریف القرشی.

5) همان، ص‏60.

6) اسد الغابه، ج‏2 ص‏185.

7) البدایة والنهایة، ج‏8.

8) الاستیعاب، ج‏2.

9) مسند احمد حنبل، ج‏5 ص‏44.

10) البدایة والنهایة، ج‏8.

11) صواعق المحرقة، ص‏280- حلیة اولیأ، ص‏226.

12) الاصابه، ج‏2.

13) كنز العمال، ج‏6 ص‏222، متقی هندی.

14) ترجمه‏ی اعلام الوری ص‏304، طبرسی.

15) ستارگان درخشان، ص‏42، محمد جواد نجفی.

16) تاریخ یعقوبی، ج‏2 ص‏215- اسد الغابه، ج‏2 ص‏13، تذكره سبط بن جوزی، ص‏196.

17) ستارگان درخشان، ص‏46.

18) ارشاد مفید، ص‏348- جلأ العیون مجلسی، ص‏378، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ 1353.

19) شوری / 23.

20) زندگانی چهارده معصوم(ع)، ص‏543، عماد زاده.

21) جلأ العیون، ص‏378.

22) ارشاد مفید، ص‏350.

23) نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج‏16، ص‏35.

24) پیشوای دوم، ص‏28.

25) آفتابی در هزاران آیینه، ص‏119،

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

                     عظمت ماه مبارک رمضان

عظمت ماه رمضان, ماه فرصت آشتی با خدا, ماه آشتی با خدا, فضیلت ماه رمضان تغذیه صحیح و روزه داری, عظمت ماه رمضان, ماه فرصت آشتی با خدا, ماه آشتی با خدا, فضیلت ماه رمضان امام حسن ع, ولادت, محمدرضا عابدی, امام مجتبی ع, کریم اهل بیت

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك



:: برچسب‌ها: امام حسن مجتبی ع , ولادت , محمدرضا عابدی , امام مجتبی ع , کریم اهل بیت ,
:: بازدید از این مطلب : 163
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مرداد 1391 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 358 صفحه بعد